سد
مرتضی قورچی، سروش فرشچین
پروژههای توسعه میتواند منجر به بروز مشکلات و طبعات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی شود، ازینرو با توجه به گفتمان توسعه پایدار، علاوه بر مطالعات فنی پروژه، مطالعات جوانب اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی یک پروژه نیز، از اهمیت جدی و یکسان برخوردار است. هامون جازموریان یکی از کانونهای مشکلات زیستمحیطی در کشور قلمداد می شود. این منطقه به دلایل مختلف، که عمدتا به صورت مستقیم به کمبود منابع آب مربوط است، در سالهای اخیر، دستخوش تغییرات بسیار در سیمای طبیعی خود شده است. کاهش بارندگی، استفاده بیش از حد منابع آبی زیرزمینی، سیاستهای غلط دولت در بهرهبرداری از منابع اندک آبی موجود و کشاورزی بیرویه، سیمای طبیعی منطقه را دستخوش تغییرات فراوان کردهاست. در این پژوهش، این تاثیرات پس از احداث و آبگیری سد جیرفت، در بالادست رودخانه هلیلرود، رودخانه تغذیه کننده هامون جازموریان، با بررسی وضعیت اقلیم، آب در دسترس، سفرههای زیرزمینی، پوشش گیاهی، فرسایش آبی و خاکی مورد تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای به همراه بازدید میدانی از منطقه بوده است. در یافتههای این پژوهش استدلال شده است که احداث سد جیرفت و کاهش حقآبه پایین دست رودخانه، منجر به تخریب شدید در پوشش گیاهی شده و افزایش مخاطرات طبیعی نظیر سیل و طوفان را در پی داشته است.
کلمات کليدي: هامون جازموریان، خشونت محیطزیست، تخریب محیط زیست، بحران کم آبی
مقدمه
بحران کم آبی، بدون شک یکی از نگران کنندهترین مخاطرات آینده فلات ایران به شمار میرود. افزایش جمعیت، گسترش زیرساختهای صنعتی و کشاورزی و … نیاز آینده ایران به آب شیرین و قابل بهرهبرداری را با بحرانی جدی روبرو کرده است. بسیاری از کشورهای کمربند خشک دنیا، نسبت به اصلاح الگوی مصرف، تغییر کاربری زمینهای کشاورزی، جایگزینی صنایع آببر، کاهش برداشت از منابع آبی زیرزمینی و… در جستجوی همزیستی با شرایط محیط زیستی کشور خود هستند، کشور ایران اما، کماکان در صدد یافتن پاسخی مهندسی به معضلات زیستمحیطی است. به عبارت دیگر، درحالی که در دنیای امروز، سیاست مهار آب در پشت سدهای عظیم، جزو طرحهای شکست خورده بحساب میرود و اساسا، این روش به مراتب پرهزینه تر برای منطقه در بلند مدت قلمداد میشود، متاسفانه در ایران، سد سازی، کماکان جزو سیاستهای راهبردی در مدیریت منابع آب در نظر گرفته میشود. بر این اساس، گسترش سیاست راهبردی احداث سد درسال های اخیر، به خصوص در دهه شصت، عملا ایران امروز را با معضلات نتایج طرحهای توسعه گذشته روبرو کرده است. یکی از سدهای عظیمی که در دهه شصت ساخته و در سال 1370 مورد بهرهبرداری و آبگیری قرار گرفت، سد جیرفت، در بالادست رودخانه هلیل رود، منبع اصلی تغذیه کننده هامون جازموریان است. این طرح یکی از اصلیترین عوامل تخریب پایین دست رودخانه، هامون جازموریان است، به طوری که امروز کوچکترین نشانی از انبار علوفه ایران، قابل مشاهده نیست. این پژوهش با بررسی وضعیت موجود در سیمای طبیعی منطقه و ایجاد حلقه ارتباط بین عوامل تخریبگر محیطزیست هامون جازموریان، به این پرسش پاسخ داده است که تاثیر احداث سد جیرفت در تخریب سیمای طبیعی پایین دست رودخانه، به چه شکل و شدتی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای است و با توجه به بازدید میدانی، اطلاعات تدقیق و جمع آوری شده است.
2- مواد و روشها
2-1- بررسی وضعیت عمومی منطقه
در اصطلاح محلی منطقه، جازموریان از اتصال جاز به عنوان نوعی گیاه بومی، و موریان به معنای انبوه شکل گرفتهاست، درواقع در گویش محلی، جازموریان به معنای انبوه مکانی از گیاه جاز است.(اﺣﻤﺪي 1387 ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﮐﺘﺎب ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎي اﺳﺘﺎن ﺳﯿﺴﺘﺎن و ﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎن). هامون و یا دریاچه جازموریان از به هم پیوستن دو ﺣﻮزه آﺑﺮﯾﺰ متفاوت تشکیل میشود. حوزه رودخانه هلیلرود و بمپور، که ﻣﺴﺎﺣﺘﯽ ﺑﺮاﺑﺮ با 69600 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﻣﺮﺑﻊ دارد، در ﺟﻨﻮب ﺷﺮﻗﯽ اﯾﺮان و ﺑﯿﻦ رﺷﺘﻪ ﮐﻮهﻫﺎي ﺑﺸﺎﮔﺮد و ﺟﺒﺎلﺑﺎرز ﻗﺮار میگیرد (نگارش و خسری, 1390). در حوزه قسمت شمالی دریاچه، ﺣﻮزه رودخانه هلیلرود قرار دارد، سرچشمه این حوزه، از ارﺗﻔﺎﻋﺎت ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻧﯽ ﺑﺰﻣﺎن با 3503 ﻣﺘﺮ، ﺟﺒﺎلﺑﺎرز 3741 ﻣﺘﺮ، ﻫﺰار 4419 ﻣﺘﺮ و ﻻﻟﻪزار 4374 ﻣﺘر تغذیه میشود و حوزه جنوبی آن که رودخانه بمپور قرار دارد، از کوهﻫﺎي ﻣﮑﺮان 2100 متر و ﺑﺸﺎﮔﺮد 2173ﻣﺘﺮ تغذیه میشود.
حوزه هامون جازموریان، از نظر ژئومورفولوژی، یک حوزه بسته به حساب میآید، از اینرو که از سمت شرقی توسط ارتفاعات پیرگ 1800 متر و غربی توسط کوههای احمدی، رازکوه و خوشکوه محاصره شدهاست. در واقع هامون جازموریان از فرونشست[1] گسلهای مجاور به صورت یک فرورفتگی[2] ایجاد شده است که پستترین نقطه آن 325 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. ﺣﻮزه مرطوب هامون ﺟﺎزﻣﻮرﯾﺎن ﺑﻪ ﺳﻪ قسمت: 1. درﯾﺎﭼﻪ ﻓﺼﻠﯽ داﺧﻠﯽ، 2. ﺣﻮزه ﺧﯿﺲ و 3. ﺑﺨﺶ ﺑﺎﺗﻼﻗﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢﺑﻨﺪي ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ (اوﺑﺮﻟﻨﺪ، 1968). آب هامون شور است، اما با بررسی میدانی سرچشمههای دو رودخانه اصلی این حوزه، یعنی هلیلرود و بمپور، آب، شیرین و قابل شرب میباشد. بارش ﻣﺘﻮﺳﻂ منطقه 113 ﻣﯿﻠﯽﻣﺘر و ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ درﺟﻪ ﺣﺮارت آن نیز 26 درﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﯿﮕﺮاد بر اساس اﯾﺴﺘﮕﺎه ﮐﻠﯿﻤﺎﺗﻮﻟﻮژي ﺷﺎهآﺑﺎد از 2002 ﺗﺎ 2013 میباشد. بنابراین این منطقه به استثنای مناطق مرتفع که آب و هوای سرد و معتدل دارد، ﺟﺰو مناطق گرم وﺧﺸﮏ دستهبندی ﻣﯽگردد. با بررسی میانگین بلندمدت 25 ﺳﺎﻟﻪ میزان ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ و درﺟﻪ ﺣﺮارت در اﯾﺴﺘﮕﺎه ﻫﻮاﺷﻨﺎﺳﯽ اﺳﻼم آباد به عنوان نمونهی نرمال در منطقه، حداکثر ﻣیزان ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ در دی ماه و حداقل میزان ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ در ﺗﯿﺮﻣﺎه اتفاق افتادهاست. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ تیر ماه گرمترین، و دي ماه ﺳﺮدﺗﺮﯾﻦ ﻣﺎه ﺳﺎل ﻣﯽباشد. دی، بهمن و اسفند جزو دوره مرطوب سال و مابقی جزو ماههای خشک محسوب میشوند (سلیمانیساردو، 1395). در تقسیمات سیاسی، هامون جازموریان در قسمت جنوب شرقی استان کرمان و غرب استان سیستان و بلوچستان قرار میگیرد، شهرستانهای اطراف حوزه هامون جازموریان در قسمت استان کرمان، کهنوج، قلعهگنج و رودبارجنوب است و شهرستانهای بافت، عنبرآباد و جیرفت نیز جزو حوزه آبی بالادست و اصطلاحا آبخیز هامون بحساب میآیند. در بخش بلوچستان هامون، شهرستان دلگان و فنوج قرار دارد، که تغذیه حوزه آبخیز رودخانه بمپور، شهرستانهای ایرانشهر و نیکشهر را نیز در بر میگیرد. در تقسیمات کشوری جدید شهرستانها، رودبارجنوب و قلعهگنج در سال 1381 از کهنوج و همچنین دلگان و فنوج نیز از سال 1386 از شهرستانهای ایرانشهر و نیکشهر استقلال یاقتهاست. در پژوهشی که در سال 1373 توسط امیرینژاد صورت گرفتهاست، مساحت سطح آبی هامون جازموریان حدود 1735 کیلومترمربع برآورد شدهاست، که نسبت به سطح کل حوزه هامون، 3 درصد است (امیرینژاد, 1373, ص. 16). در حالی که این میزان در حال حاضر بسیار کمتر است، تا جایی که حوزه سطح آبی هامون در اکثر فصول سال خشک، و تنها به هنگام سیلابهای فصلی، مدت کوتاهی آبگیری میشود.
عکس 1 – تقسیمات کشوری اطراف هامون جازموریان. قرمز رودبارجنوب، سبز قلعهگنج، زرد دلگان و آبی فنوج.(منبع: نگارندگان)
- وضعیت رودخانههای منتهی به هامون
رودخانه هلیلرود و بمپور به عنوان دو رودخانه اصلی منتهی به جازموریان، اصلیترین تقش در تامین آب هامون را از گذشته بر عهده داشتهاند. این دو رودخانه دائمی با کاهش دبی، افزایش برداشت و خشکسالی طی چندسال اخیر، جز در زمانهای بارش و سیلاب، نشانی از گذشته ندارند. عمده روخانههای فصلی و دیگر آبراهههای موقت، به این دو رودخانه منتهی میشوند. دبی سالانه رودخانه هلیلرود به عنوان اصلیترین منبع تامینکننده آب هامون جازموریان، 14 متر مکعب برثانیه است در حالی که حجم و ظرفیت سد جیرفت 425 ملیون متر مکعب است (امیرینژاد, 1373)، از این رو با توجه به بهرهبرداری مستمر از آب سد، همواره بخش قابل توجهی از ظرفیت حداکثری سد خالی است. با توجه به این نکته که سد جیرفت بالا دست شهرستان جیرفت احداث شده است، و عمده حجم آب ذخیره شده در سد جهت استفاده کشاورزی شهرستان جیرفت، مصرف میشود، شهرستان کهنوج به صورت مستقیم بیشترین آسیب را از عدم بهرهبرداری از حقآبه خود پیش از ورود رودخانه به هامون دیده است، به صورتی که چاههای آبی که جهت جبران کمبود آب شرب در این مناطق احداث شدهاند، در طول 11 سال، بین 12 تا 22 متر افت آبخوان داشتهاند. این مقدار بین 2 تا 4 برابر متوسط افت آبخوان در کل حوزه آبخیز جازموریان است (سلیمانیساردو، 1395). از این رو بررسی اثرات احداث سدهای پهنپیکر، نظیر جیرفت، با طول تاج 277 متر و ارتفاع 135 متر، گرچه بر اساس آمار جهاد کشاورزی موجب رونق منطقه پایین دست سد(تنها شهرستان جیرفت) شده است، اما در بلند مدت تاثیر منفی بر کل حوزه آبخیز داشته است. وضعیت برداشت از رودخانه بم پور نیز کمابیش یکسان با رودخانه هلیل رود است. سد خاکی بم پور در نزدیکی ایرانشهر، گرچه از لحاظ گنجایش به مراتب حجم کمتری از آب را نسبت به سد جیرفت محصور میکند، اما کشت محصولات با نیاز آبی بالا، همانند هندوانه و برنج، موجب کاهش حقآبه پاییندست شده است..
- بررسی وضعیت اقلیم
بر اساس ﻣﻨﺤﻨﯽﻫﺎي آﻣﺒﺮوﺗﺮﻣیک[3] ﻫﺮﮔﺎه ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ ﻣﺴﺎوي ﯾﺎ ﮐﻤﺘﺮ از دو ﺑﺮاﺑﺮ دﻣﺎ P≤2T ﺷﻮد، ﻣﺤﯿﻂ از ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻮﻟﻮژيکی ﺧﺸﮏ است. در ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺿﺮﯾﺐ ﺧﺸﮑﯽ بین 300 و 350 ﺑﺎﺷﺪ، اﻗﻠﯿﻢ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ و در ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ 200 تا 300 باشد، اﻗﻠﯿﻢ ﻧﯿﻤﻪﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ است. جهت بررسی نوع اقلیم یک منطقه، توجه به دو فاکتور از اهمیت ویژهای برخوردار است، میزان بارندگی و میزان تبخیر و تعرق، که با بررسی در اقلیم منطقه جازموریان، میانگین بلند مدت بیست ساله در چهار ایستگاه هواشناسی اﺳﻼم آﺑﺎد، ﮐﻬﻨﻮج، ﺟﯿﺮﻓﺖ و ﻋﻨﺒﺮآﺑﺎد به ترتیب اعداد 112، 169، 145 و 166 بدست آمده است. همچنین ﺑﺎ توجه به میزان تبخیر و تعرق در چهار ایستگاه کهنگ شیبانی، زهکلوت، جیرفت و کهنوج به ترتیب به میزان 3192، 3632، 2490 و 3494، حوزه ﺟﺎزﻣﻮرﯾﺎن به استثناء بخش اندک شمالی، جزو مناطق بیابانی و خشک قرار میگیرد (سلیمانیساردو، 1395).
- بررسی وضعیت پوشش گیاهی
در در ﺑﺎزدﯾﺪﻫﺎي میدانی صورتگرفته ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮔﻮﻧﻪﻫﺎي ﻏﺎﻟﺐ در حوزه جازموریان، تفکیک نواحی بر اساس منشا رستنیها صورت گرفت. بر این اساس، حوزه جازموریان به چهار زیر حوزه: 1.نواحی کمشیب دشتی مخروطافکنهها، 2. نواحی تپه ماسهای، 3. نواحی مشجر بیشه زار و 4. نواحی شور و رسی حاشیه پلایا تقسیم شدند. در زیرحوزه نواحی کم شیب و دشتی در مخروط افکنه ها، ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎي ﺳﮓ دﻧﺪان[4]، درﻣﻨﻪ[5]، ﺑﻮدك[6]و شحم[7]، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﮔﻮﻧﻪﻫﺎي ﻏﺎﻟﺐ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر رﻓﺘﻪ و ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎي ﺳﺒﺪ[8]، ﺗﺎغ [9]و اﺳﮑﻨﺒﻞ[10] در ﻧﻮاﺣﯽ تپهماسهای غالبیت داشتهاست. ﮐﻬﻮر[11]، ﮐﻨﺎر[12]و ﮔﺰ[13]، در زیرحوزهی ﻣﺸﺠﺮ و ﺑﯿﺸﻪ زار ﻣﻮﺟﻮد بوده و در زیر حوزه ﺷﻮر و رﺳﯽ که ﺣﺎﺷﯿﻪ ﭘﻼﯾﺎ را دربرمیگیرد، اﺷﻨﺎن[14]و ﺗﺮات[15] ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮدﯾﺪهاست.
عکس 2 – برخی از گونههای شاخص گیاهی موجود در منطقه
همچنین توجه به این نکته حائز اهمیت است که تنوع اکولوژیکی[16] یک اکوسیستم مرتعی[17]، مستقیما تحت تأثیر شرایط رویشی و تنوع گونه گیاهی آن قرار دارد (رفیعی و همکاران، 2015) که «علاوه بر زنجیره غذایی اصلی، به عنوان سپر حفاظتی، همواره پایداری این اکوسیستم را تضمین مینماید»( همان). حفاظت اکوسیستمهای مرتعی، با مدیریت بر محور توسعه کمی و توجه به حفظ بیشترین تعداد گونههای بومی[18] است، نتیجتا یکی از راههای بررسی و ارزیابی مراتع، بررسی اصالت تنوع گونههای بومی است. در حوزه جازموریان نشانههایی از غالب شدن گیاهان مهاجم غیر بومی[19]دیده میشود. یکی از فاکتورهای فشار بر مرتع، بهرهوری بیرویه است که مشخصا منجر به تخریب اکوسیستم جازموریان و نابودی بخش عظیم ذخایر ژنتیکی آن منطقه شده است. در بررسی اندازهگیری وضعیت پوشش گیاهی مرتع، از روش پلاتگذاری[20] استفاده شده است. در این روش با قرار دادن پلاتهای یک متر مربعی به صورت اتفاقی در مرتع و بررسی مطالعات كمي آن نظیر پوشش، تراكم، وزن، حجم و حضور سه دسته گیاهان از نظر عکس العمل آنها نسبت به چرای موجود در منطقه، و همچنین مطالعات كيفي آن نظیر بررسی خوشخوراكي[21]، ارزش غذايي و هضم پذيري، و مقایسه آن با منطقه کلید و شاهد کلیماکس، به ارزشگذاری آن نسبت به وضعیت منطقه، مطابق جدول 1 اقدام گردیدهاست.(پیپر و بیک، 1990)
جدول 1 – شاخص ارزش گذاری وضعیت مرتع
طبقه وضعيت مرتع | عالی | خوب | متوسط | فقیر | خیلی فقیر |
امتیاز | 81-100 | 61-80 | 41-60 | 21-40 | 0-20 |
نتایج آزمون انجام شده نشان دهنده وضعیت پوشش گیاهی منطقه است. از این رو مناطق مورد بررسی در چهار زیرحوزه مختلف منطقه به صورت بررسی 20 پلات تصادفی در هر منطقه و آنالیز پوشش گیاهی آنها صورت گرفته و در انتها و پس از تحلیل دادهها، نتایج بدست آمدهاست. در تقسیمبندی این آزمون، به دلیل رعایت اختصار و سادهسازی مطالعات، نوع بخصوص گیاهان ذکر نشده و تنها به بیان جنبه عمومی گیاهان نظیر خوشخوراکی و غیره بسنده شده است.
چهار منطقه که از نظر نگارندگان مناطق شاهد هستند، برای پلاتگذاری انتخاب شده و تحلیل و بررسی بر روی آن مناطق صورت گرفتهاست. این مناطق عبارتاند از: 1. منطقه جاده کهنوج به رودبار جنوب (ابتدای هامون از سمت غربی، مخروطافکنه رودخانه هلیلرود) 2. منطقه روستای صولان در جنوب شهرستان قلعهگنج (حاشیه شرقی هامون) 3. جاده خاکی رمشک به کتیج (منطقه جنوب استان کرمان به استان سیستان وبلوچستان، ضلع جنوب شرقی حاشیه هامون) 4. منطقه روستای مند بالا(حوزه خشک شده آبگیر هامون). طی بررسی صورت گرفته نتایج به شرح زیر بدست آمده است:
جدول 2 – وضعیت مرتع به روش کلیماکس(ماخذ: نگارندگان)
گونه | تركيب فعلي (%) | تركيب كليماكس (%) | درصد قابل قبول |
درختچههای خشبی | 14 | 40 | 14 |
کیاهان کم شونده | 8 | 50 | 8 |
گیاهان زیاد شونده | 40 | 10 | 10 |
گیاهان مهاجم | 38 | 0 | 0 |
جمع | 32 |
همانطور که مشخص است، وضعیت پوشش گیاهی حوزه جازموریان، از نظر نوع پوشش گیاهی، جزو دسته فقیر قرار میگیرد. لازم به ذکر است، طبق برداشتهای صورت گرفته، نسبت پوشش گیاهی سطح زمین حدود 30 درصد است. از این رو با بررسی پوشش گیاهی میتوان میزان شدت چرای دام، بوتهکنی و قطع درختچهها، فرسایش خاک و غیره را تخمین زد.
- بررسی وضعیت سفرههای زیرزمینی
در سفرههای زیرزمینی آب، به طور مشخص اولین منبع جبران کننده کمبود آب در صورت عدم وجود رودخانههای سطحی، مخصوصا در فصول گرم سال بهشمار میروند، از این رو برای بررسی این موضوع، سطح فعلی آب زیرزمینی از یک سو، و میزان کاهش سالیانه سطح آب از سوی دیگر در بررسی وضعیت سفرههای زیرزمینی مورد اهمیت است. در پژوهش صورت گرفته توسط سلیمانی ساردو ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺗﺮاز آب زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ به روش ﺗﯿﺴﻦ[22] و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻃﻼﻋﺎت 26 ﭼﺎه ﭘﯿﺰوﻣﺘﺮي ﻧﺸﺎن از اﻓﺖ 680 سانتیﻣﺘﺮي ارﺗﻔﺎع آب زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ ﻃﯽ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ سال آبی 1381تا 1392 دارد به عبارت دیگر، سالانه به طور میانگین به میزان 60 سانتیمتر، سطح آبهای زیرزمینی حوزه افت داشتهاست. در پژوهش صورت گرفته، در مناطقی که از لحاظ جمعیت تراکم بیشتری دارد و به طبع آن میزان بهرهبرداری از آب، جهت شرب و کشاورزی بالاتر است، افت آبخوان نیز بیشتر دیده شده است، در این خصوص، افت چاه کوتک در نزدیکی کهنوج در بازه یازده ساله حدود 22 متر بوده، در حالی که در چاه شمال زهکلوت در همین بازه، کمتر از یک متر برآورد شده است.
- بررسی وضعیت فرسایش بادی و فرسایش آبی
در فرسایش علاوه بر این که یکی از فاکتورهای مهم در بیابانی شدن یک منطقه است، به خودی خود نیز در تغییر سیمای یک منطقه و به طبع آن پایین آوردن کیفیت زندگی در منطقه تاثیر بسزایی دارد. بررسی عامل فرسایش خود به دو دسته فرسایش بادی و فرسایش آبی تقسیم میشود، در هر دو مورد، رابطه مستقیم با عامل پوشش گیاهی وجود دارد. مادامی که تثبیت خاک توسط ریشه گیاهان وجود داشته باشد، غلبه قدرت باد در به حرکت آوردن سطح خاک صورت نمیگیرد و همچنین در هنگام بارندگی، با توجه به قدرت چالاب و برگآب گیاهان، فرصت نفوذ آب در همان منطقه برخورد آب با سطح زمین محیا میشود، نتیجتا در بررسی هر دو نوع فرسایش، تخریب پوشش گیاهی، رابطه مستقیم با افزایش فرسایش دارد.
هنگامی که ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ ﺑﺎدي مطرح میشود، توجه به دو کلید واژه ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ و ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ ﭘﺬﯾﺮي ذرات، اهمیت ویژهای دارد. ﺑﺎد ﻋاملی ﻓﺮﺳﺎﯾﺸﮕﺮ است، به نحوی که ﻧﯿﺮوي ﺑﺮﺷﯽ ﺑﺎد، ذرات را از سطح جدا کرده و به حرکت درمیآورد. مشخصا شدت ﺳﺮﻋﺖ باد نیز در این امر تاثیرگذار است. ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ ﺑﺎدي هنگامی شروع میشود ﮐﻪ ﻧﯿﺮوي ﻓﺸﺎر ﻫﻮا نسبت به ذرات ﺳﻄﺢ ﺧﺎك بیشتر باشد، به طوری که ﭘﯿﻮﺳﺘﮕﯽ خاک را برهم زند. در اﯾﻦ موقعیت، ذرات ﺑﻪ ﺳﻪ طریق ﺧﺰﺷﯽ[23]، ﺟﻬﺶ ﺳﻄﺤﯽ[24]و ﺗﻌﻠﯿﻖ[25]ﺟﺎﺑﺠﺎ میگردند (احمدی، 1387). در بررسی میزان فرسایش بادی، توجه به منطقه مورد بررسی بسیار مهم است، از آن رو که این مناطق جزو مناطق بایر و طبیعی، و یا جزو زمین های زراعی دسته بندی میشوند. در حالت اول عوامل: 1. سنگشناسی، 2. شکل اراضی و میزان ناهمواری، 3. سرعت و وضعیت باد، 4. عامل خاک و پوشش سطحی آن، 5. انبوهی پوشش گیاهی، 6.آثار و اشکال فرسایش بادی، 7. رطوبت خاک، 8. نوع و پراکنش نهشتههای بادی و 9.مدیریت و استفاده از زمین تاثیرگذار هستند. در حالتی که فیلد مورد بررسی جزو مناطق زراعی باشد، عوامل: 1. رسوب شناسی، 2. سرعت و تداوم باد، 3. زبری و میزان ناهمواری سطح خاک، 4. تراکم و پوشش گیاهی در سطح مزرعه، 5. توپوگرافی، 6. تاثیر سله، مقاومت و فشردگی خاک، 7. رطوبت خاک و شرایط آبیاری، 8. میزان املاح و نوع نمکهای موجود در خاک و آب و 9. مدیریت مزرعه (نوع کشت و استفاده از بادشکن و …) در برآورد میزان فرسایش اهمیت دارد. از این رو سلیمانی ساردو ﺑﺎ بهره گیری از روش ارﯾﻔﺮ[26]، نسبت به برآورد ﻣﯿﺰان ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ ﺑﺎدي اﺳﺘﻔﺎده کرده است. بر اساس این پژوهش، ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ وﺳﻌﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻣﺴﺎﺣﺖ ﻫﺎي 2748 کیلومترمربع و 2925 کیلومترمربع، به ترتیب در شرایط ﻣﺘﻮﺳﻂ و زﯾﺎد، از حیث ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ ﺑﺎدي ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﺳﺖ. طبق برآورد او، قسمت جنوبی و شرقی حوزه جازموریان جزو مناطق فرسایش شدید هستند. قسمت غرب و شمال حوزه از شدت فرسایش کاسته شده و در سطح متوسط قرار میگیرد. (سلیمانیساردو، 1395).
با بررسی پستی و بلندیهای به جا مانده در منطقه، نوع فرسایشهای آبی در حوزه از ابتدایی ترین سطح فرسایش یعنی فرسایش سطحی[27]، تا هزارلا[28]، که بالاترین سطح فرسایش آبی است، دیده شدهاست. به طور کلی انواع اشکال ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ در منطقه، به سبب ریزش نزولات باران ایجاد شده است. از آنجا که پوشش منطقه فقیر است، معمولا با کوچکترین بارش، از اتصال فرسایشهای شیاری[29] و ایجاد حجم عظیم آب که درغالب سیل حرکت میکند، در مرحله اول فرسایشهای خندقی[30] و در ادامه از اتصال آب موجود در این نوع فرسایش در بستر رودخانهها، فرسایش کنار رودخانه ای[31] نیز مشاهده شده است. لذا در منطقه از سطحیترین نوع فرسایش که فرسایش پاشمانی[32]و فرسایش سطحی است، تا بالاترین سطح فرسایش، قابل مشاهده است. سد
- یافتهها
کليه حوزه هامون جازموریان به طور مستقیم با معضلات زیست محیطی که عمده آن به صورت مستقیم با موضوع کم آبی ارتباط دارد، روبرو است. از این رو سیمای طبیعی منطقه در مواجهه با این معضل دستخوش تغییرات اساسی شدهاست، که مشخصترین آن، پایین آمدن سطح آبهای زیر زمینی در منطقه و به سبب آن تغییر در وضعیت پوشش گیاهی منطقه میباشد. عمده یافته های این پژوهش به شرح زیر است:
- ایجاد خلل در هر جزء چرخه اکولوژیکی یک منطقه، دیگر اجزاء آن چرخه را نیز مورد هدف قرار میدهد. در خصوص پژوهش پیش رو، با کاهش ورودی آب به هامون جازموریان، اقلیم دستخوش تنش شدهاست و پوشش گیاهی در جهت سازگاری با شرایط کمآبی تغییر کردهاست. این تغییرات سبب شدهاست تا گیاهان خوشخوراک که دارای ریشههای پهن هستند، جای خود را به گیاهان مهاجم یا گیاهان با ریشههای عمیق دهند، تا از رطوبت سطوح زیرین خاک بهرهمند شوند. از طرفی این تغییرات منجر به کاهش چسبندگی خاک سطحی و کاهش نفوذ آب در هنگام بارش شدهاست، نتیجتا کوچکترین بارش سیل، و کوچکترین وزش باد طوفان، ایجاد میکند که خود عاملی مضاعف در جهت تخریب اکوسیستم منطقه است.
- وﺿﻌﯿﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﮔﯿﺎﻫﯽ از چند وجه قابل بررسی است، عموما در مراتعی که از لحاظ اکولوژیکی غنی محسوب میشوند، میزان گیاهان خوشخوراک چندساله[33] نسبت به گیاهان مهاجم یکساله[34]، از غالبیت نسبی برخوردار هستند، ولی در شرایط تنش و رقابت بین گیاهان مهاجم و گیاهان خوشخوراک چند ساله، گیاهان مهاجم برتری پیدا میکنند. عموما با ادامهدار شدن این شرایط، کلیماکس[35] منطقه متفاوت میشود. از این رو تنشهای محیطی[36]، اعم از میزان رطوبت خاک، تبخیر و تعرق، آفات گیاهی، شدت بالای گرما یا سرمای هوا و چرای بیش از حد دام، عواملی در جهت تغییر پوشش گیاهی منطقه بهشمار میروند. تمامی فاکتورهای تخریب فوق الذکر در منطقه هامون جازموریان مشاهده شده است. سد
- بررسی عامل پوشش گیاهی از چند منظر حائز اهمیت است: 1. نوع گیاهان،2. تراکم گیاهان و 3. حجم تاج پوشش گیاه. عواملی چون میزان بارندگی، پراکنش زمانی بارندگی و شیب زمین، دارای رابطه مستقیم در بررسی حجم پوشش گیاهی است. غالب اشتغال منطقه کشاورزی و دامپروری است، و نوع دامپروری بیشتر احشام شتر و بز است. با توجه به عدم اجرای طرحهای مرتعداری در منطقه و عدم تمکن مردم بومی نسبت به خرید علوفه برای دامها در فصول چرا ممنوع، فشار چرا دامها به منطقه، بالاتر است.
- نوع چرای احشام با یکدیگر متفاوت است، به طور مثال گوسفند علاقهمند به گیاهان تیره گندمیان است و در هنگام چرا، قسمتی از گیاه را جدا میکند، درحالی که در چرای حیوان گاو، کل گیاه از ریشه کشیده میشود. نتیجتا چرای گاو در مراتع فقیر فشار بیشتری بر مرتع متحمل میکند. همچنین احشامی چون بز و شتر که در منطقه هامون جازموریان بیشتر مشاهده میشوند، علاقهمند به چرای سر شاخههای گیاهان بوتهای هستند. طبق مشاهدات صورت گرفته تغییر حجم تاج پوشش گیاهان در منطقه به سبب چرای بیش از حد احشام شتر و بز میباشد. سد
- لولهکشی گاز شهری در این مناطق وجود ندارد، لذا در کنار کپسولهای گاز مایع، به صورت سنتی، به میزان قابل توجهی جهت پخت و پز و گرمایش، از گیاهان بوتهای خشبی، استفاده میشود که تاثیر مستقیم آن بر میزان کاهش گیاهانی از جمله اسکمبیل، کنار و قیچ، به وضوح در منطقه قابل مشاهده است. همچنین نوع خاصی از گیاه نخل که به گویش محلی به آن نخل ابوجهل گفته میشود، در منطقه موجود است که به طور سنتی، از برگهای این گیاه درختچهای، سالیان سال در جهت پوشش کپرهای مرسوم در منطقه، استفاده شدهاست. به نظر میرسد شرایط سخت رشد این گیاه و افزایش بهرهبرداری از آن، بخش قابل توجهی از جوامع این گیاه را از بین بردهاست. در حال حاضر جوامع پراکنده این گیاه در مناطق بلوچستان تالاب، به چشم میخورد. سد
- نتیجهگیری
آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، بررسی فاکتورهای مختلف از وضعیت سیمای طبیعی منطقه، تحت تاثیر احداث سد جیرفت بوده است. از آن جایی که میانگین بارش بلند مدت منطقه تقریبا ثابت بوده است، سیاست سد سازی را میتوان بزرگترین عامل در جهت کاهش آب در دسترس و در نتیجه تغییر سیمای طبیعی منطقه دانست. بر این اساس وضعیت منطقه در تمام فاکتورهای مورد بررسی، شاهد تخریب جدی بوده است، از طرفی دیگر، بین تخریب یک مولفه از وضعیت طبیعی منطقه با دیگر مولفه های آن، رابطه مستقیم برقرار است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که سیاست ساخت سد جیرفت نه تنها بر وضعیت پوشش گیاهی پایین دست تاثیر گذاشته است، بلکه در افزایش فرسایش، از دست رفتن فرصت نفوذ آب و تغذیه آبخوان های زیرزمینی و…. تاثیر داشته است. با این توضیحات به نظر میرسد سیاستگذاری در موضوعات مربوط به محیطزیست، باید بر اساس تعامل با وضعیت محیط باشد، نه سعی در مهندسی کردن طبیعت و یافتن راه حل به معضلات زیست محیطی. از این رو با توجه به این که عمده مشکلات منطقه ناشی از مسایل زیست محیطی قلمداد میشود، رفع معضلات منطقه در چارچوب طرحهای زیستمحیطی، در بلند مدت به تغییر سیمای اجتماعی منطقه، راهکار اصولی در مواجهه با معضلات پیش روست. گرچه، طرحهای زیستمحیطی در درازمدت، منجر به نتایج محسوس میشود، اما، سیاستهای حمایتی کوتاهمدت، امری اجتناب ناپذیر است. سد
از این رو پیشنهادات در دو دسته کوتاهمدت و بلندمدت ارایه شدهاست.
- پیشنهادات بلندمدت
- تشکیل کارگروه و تهیه نقشه آمایش سرزمینی منطقه در جهت اطلاع از وضعیت جوامع انسانی و سیاستگذاری بر اساس مطالعات دقیق به تفکیک حوزههای خرد.
- تغییر در الگوی کشاورزی در منطقه و تشویق به اصلاح الگوی کشاورزی بر مبنای گیاهان کمآبپسند.
- تعدیل و ایجاد تناسب در تعداد و گونه دام، در قیاس با توان اکولوژیک مرتع.
- بکارگیری طرحهای اصلاح و توسعه مراتع، در جهت کاهش فرسایش، به واسطه تقویت پوشش گیاهی منطقه بر اساس گیاهان بومی.
- ارتقا آموزشهای فنی حرفه ای،کشاورزی نوین، دامداری صنعتی.
- ایجاد بسترهای حمایتی، به واسطه راهاندازی صندوقهای خرد روستایی.
- تشکیل تعاونیهای تولیدی مرتعداری.
- تقویت رسانههای محلی، و به پیرو آن، حمایت رسانههای ملی، در جهت معرفی فرصتهای سرمایه گذاری در زمینه توریسم طبیعی.
- تقویت و ایجاد تسهیلات مربوط به اشتغال غیر مرتبط با کشاورزی، نظیر حصیربافی، قالیبافی و صنایعدستی.
- تسهیل فعالیت گروههای داوطلبانه غیر دولتی.
منابع
احمدی, ح. (1387). ژئومورفولوژی کاربردی . تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
امیرینژاد, ن. (1373). ویژگی های طبیعی حوزه آبخیز هلیل رود. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
رفیعی, ف., جنگجو, م., & اجتهادی, ح. (2015). بررسی تنوع گیاهی در زمان های مختلف پس از آتش سوزی در یک مرتع نیمه خشک. مجله پژوهشهای گیاهی, 854-864.
سلیمانیساردو, م. (1395). بررسی شدت خطر و ریسک بیابانزایی به منظور تدوین راهبردهای مدیریت اراضی بیابانی (مطالعه موردی: غرب پالیای جازموریان). کاشان: دانشگاه کاشان.
نگارش, ح., & خسری, م. (1390). کلیات ژئومورفولوژی ایران. زاهدان: دانشگاه سیستان و بلوچستان.
Piper, R.D., & R.F. Beck, 1998. Range condition from an ecological perspective: modification to reed multiple use objectives. Journal of Range Management, 27(1): 550-55.